سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسرار آخرالزمان

درمان اختلالات عصبى با آویشن

 چـاى گـیاهى آویشن سبب درمان گرفتاریهاى عصبى گردیده و به عنوان دارویى روح افزا و آرامش بخش مغز و اعصاب مصرف آن به کلیه افرادى که به نحوى به اختلالات عصبى دچارند توصیه مى شود . خوردن روزانه دو فنجان از چاى مرکب آویشن در دو وعده صبح و عصر نیز بعنوان دارویى مقوى اعصاب مفید و موثر است .
تهیه چـاى مرکب آویشن : دو مثقال آویشن شیرازى را با یک مثقال بابونه ، یک مثقال گـاوزبان ، یک مثقال بادرنجبویه و یک مثقال مرزنجوش مخلوط کرده در یک لیتر آب جوش ریخته و 12 دقیقه بگذارید تا دم بکشد، سـپـس موقع مصرف آنرا با کمى عسل یا نبات شیرین کنید و میل نمایید.

منبع:  شگفتیهاى درمان با گیاهان دارویى،نویسنده  مجید حاتمى


عسل و آزار معده

کلینى در حدیث معتبر روایت کرده است که اسمعیل بن الفضل شکایت کرد بخدمت حضرت صادق علیه السلام از قراقر معده و اینکه طعام در معده هضم نمیشود، حضرت فرمود که چرا نمگیرى آن نبیذیرا که ما میخوریم و باعث هضم طعام میشود و قراقر و بادهاى شکم را دفع میکند؟ پس فرمود که یک صاع از مویز بگیر و دانه اش را بیرون کن و پاک بشوى و در ظرف کن و آنقدر آب بر آن بریز که همه را بپوشاند، و در زمستان سه شبانه روز بگذرد و در تابستان یک شبانه روز. پس صاف کن و آب صافش را در دیگ کن و آنقدر بجوشان که دو حصه برود و یک حصه بماند، پس نیم رطل عسل در دیگ بریز و آنقدر بجوشان که آنقدر شود که پیش از عسل ریختن شده بود، پس زنجبیل و خولنجان و دارچینى و زعفران و قرنفل و مصطکى را بگیر و همه را بکوب و درمیان دیگ بینداز که چند جوشى بزند، پس دیگ را پائین گذار تا سرد شود، صاف کن و هر صبح و پسین قدرى از آن بخور. رواى گفت چنان کردم و آزارم بر طرف شد.

                                                                                    منبع:حلیه المتقین


عسل و تریاک

عسل به علت اینکه  کارکرد بسیاری از داروهای گیاهی را مضاعف میسازد یکی از اجزاء تقریباً همیشگی داروهای مرکبه بوده است.در طب کهن داروهای مرکبه ازترکیب مشخص گیاهان و ادویه دارویی تشکیل می شد که بطور کلی تریاک نامیده میشد. در مفاتیح العلوم ، خوارزمی  نوشته است که تریاق از لغت تیریون یونانی مشتق شده و آن اسم است برای زهر بعضی از حیوان ها، مانند افعی و امثال آن و در لغت عربی نیز دریاق می گویند.

همین خاصیت مضاعف سازی و کار آمد کردن داروهای دیگر بوده است که باعث گردیده تا عسل همیشه یکی از اعضاء مهم داروهای ترکیبی باشد. به عنوان مثال اگر سنبل الطیب برای اعصاب و یا آویشن در بهبود سوء هاضمه موثر میباشداین داروها در ترکیب با عسل خاصیتی مضاعف می یابند. از اینروست که باید از خوردن هم زمان عسل و برخی داروهایی که بایدبه علت قوی بودن در دوزهای مشخص مصرف شوند، اجتناب نمود.

هر چند عسل به عنوان مکمل در کنار بسیاری از داروهای شیمیایی نیز میتواند حضور داشته باشد. دکتر هاشمی آورده است:

« مصرف عسل با داروهای گیاهی و شیمیایی نافع است و آثار درمانی آن ها را زیاد میکند؛زیرا عسل سرشار از انرژی و بسیاری از مواد غذایی دیگر است که با تقویت بیمار و افزایش ذخایر غذایی بدن وی و رفع کمبودهای غذایی احتمالی، زمینه مورداستفاده قرار گرفتن داروها برای بهبودی سریع تر را فراهم میکند.»[1]

میدایم در طب کهن دو نوع عمده داروی گیاهی وجود داشت. این دو نوع به ادویه مفره و ادویه مرکبه یا تریاک تقسیم می شدند. ادویه مفرده دارو یا گیاهی هستند که از میوه، تخم، گل ، برگ، ساقه، ریشه، پوست ، عصاره یا شیره یا صمغ گیاهان تهیه می شوند، یا معدنی هستند که از سنگ و مواد معدنی بدست می آیند مانند قار(=قیر)، یا حیوانی هستند که از حشرات یا مواد معدنی بدست می آیند.

اما ادویه مرکبه که به تریاق یا تریاک معروفند داروهایی هستند که از ترکیب مقادیر مشخص از چندین نوع گیاه یاه سنگ معدنی حاصل می شوند.استاد پور داود در معنای تریاک آورده است:

«در یونانی ترباکس که در همه زبانهای اروپایی در آمده، عبارت است از ترکیب چندین دارو که از برای گزش جانوران و بویژه مار بکار میرود. در پزشکی چندین گونه تریاک یا تریاق داشتند. در اصل، تریاق بایستی از شصت جزء ترکیب یافته باشد. رفته رفته اجزاء آن به بیست و ده و چهار و سه رسید.»

وی سپس یکی از انواع رایج تریاک در اروپا را یادآورمی شود که عسل یکی از اجزاء آن است:

افیون 1 بهر، شراب 3 بهر، عسل 72 بهر، ریشه سنبل الطیب 2 بهر، مرمکی 1 بهر، ریشه سنبل خطائی 6 بهر، جدوار 2 بهر، لوف 4 بهر، دارچینی 2 بهر، هل 1 بهر، ناردین 2 بهر، سولفات دبهر 2 بهر.»

 

پانوشت:

[1]ـ عسل درمانی،دکتر مسعود هاشمی ،ص 98

 


گندم و گلوتن

دکتر ریچارد مکارنس در انتهای کتاب خود با عنوان شگفتی های درمان با خوراک حاصل گفتگوی خود با تنی چند از پزشکانی که به کمک غذا به جنگ بیماری ها رفته و نتایج حاصله را بدست داده است. وی  در ملاقاتی که با دکتر  دالندسون داشته سوالهایی را مطرح و پاسخ هایی را دریافت داشته که عیناً در ذیل می آید:

س: چه شد که شما برای اولین بار به فکر افتاده اید که کتاب خودتان به نام داروی شفا بخش را بنویسید؟

پ: من بیمارهایی داشتم که از ناراحتی قلبی رنج می بردند، چاق بودند و کوتاه تنفس می کردند، پاهایشان ورم کرده بود ( که آن را خیز می گوییم) و نمی توانستند وزن خود را کم کنند. من آنها را به مدت یک سال تحت درمان گرفتم، رژیم غذایی کم کالری را اجرا کردم نتیجه بسیار بد بود. در پایان آن سال وزن هیچکدام کم نشده بود، تنفس آنها کوتاه بود و نفس نفس میزدند، ورم پاهایشان هم تغییری نکرده بود. تصمیم گرفتم روش دیگری را امتحان کنم. به موزه آمریکا رفتم، موزه تاریخ طبیعی، با متصدی آن صحبت کردم و از او پرسیدم که دندانهای آدم ها در آن دوره های قبل چه وضعی داشته است، خودتان که می دانید که همه سلول های بدن ما ابتدا کیفیت مشابه دارند و بعد از آنکه در رحم مادر به تکامل می رسد این سلولها هم اختصاصی می شوند و هر دسته وظیفه جداگانه ای بعهده می گیرند و بافت های بدن را تشکیل می دهند. حالا اگر ما بتوانیم بهترین غذاهایی را پیدا کنیم که خوردن آنها از کرم خوردن دندان و سوراخ شدنش جلوگیری کند به معنی آنست  که بهترین غذا برای معده را هم پیدا کرده ایم، بهترین غذا برای قلب را پیدا کرده ایم و بهترین غذا برای مغز، کبد، کلیه ها و همه اندام ها و سلول های بدن را.... ب برای همین بود که از آن متصدی پرسیدم دندانهای آدم های قدیمی چه وضعی داشته است. در آن جا جمجمه یکی از اسکیموها را نشانم دادند، از زیر خاک بیرون آورده بودند، می دانیم که اسکیموهای قدیم غیر از گوشت گوزن و شیر ماهی، غذای دیگری نمی خورده اند. این نوع گوشت ها چرب است و من دیدم که دندانهای آن جمجمه کاملاً سالم بود و تعجب کردم.

از موزه تاریخ طبیعی بیرون آمدم و فهمیدم علت سالم ماندن بدن انسان را باید در مصرف غذاهایی دید که به آن عادت کرده اند، غذاهای اولیه ای که نیاکان ما نیز به آن عادت داشتند. تصمیم گرفتم که رژیم بیمارهایم را بر مبنای همان غذای اولیه قرار بدهم و یقین داشتم که با این روش خواهم توانست چاق ها را درمان کنم و آنها را از خطر حمله قلبی حفظ نمایم.

س: چه مدت طول کشید که شما به این نتیجه رسیدید و روش درمانی بیمار های تان را بر این اساس قرار دادید؟

پ: خوب باید بگویم که در آن روزها از این موضوع نگران بودیم که مصرف زیاد گوشت باعث ایجاد حالت اسیدوز در بردن می شود و محیط داخلی بدن را اسیدی می کند( حالا این حالت را کتوزی یا ستوزی می گویند) چرا که مقدار زیادی مواد اسیدی در گوشت ها وجود دارد و برای آنکه این مواد اسیدی در بدن بی اثر شوند باید مقداری نشاسته به بیمار داده شود. این موضوع ما را می ترساند، اما امیدوار بودم که نتیجه مفیسدی به دست بیاید، این بود که بیمارهایی قلبی را با همین روش تحت درمان گرفتم، از آنها خواستم که فقط گوشت تازه مصرف کنند، بدون نمک، مقداری هم سیب زمینی بخورند که باعث خنثی شدن مواد اسیدی شود. قهوه غلیظ را هم اجازه داشتند مصرف کنند. بعد از یک ماه دیدم که نتیجه بسیار امیدوار کننده بود. هر کدامشان5/3 کیلو گرم لاغر شده بودند. اما چند نفری هم بودند که وزنشان تغییر نکرده بود. این موضوع ما را نگران کرد....

فکر کردیم بهتر است سیب زمینی را از غذایشان حذف کنیم و تنها گوشت و قهوه به آنها بدهیم. در اینجا بود که یک مطلب بسیار مهم و با ارزش برای مان روشن شد. فهمیدیم که این اشخاص می تواند با مصرف گوشت تازه و قهوه، بدون هیچ چیز دیگر بخوبی زندگی کنند. روزی سه وعده برایشان کافی بود، با این روش هفته ای 5/1کیلو گرم وزن کم می کردند. برای کم کردن وزن هـــــمین 5/1 کیلو  کافی است و نباید با سرعت بیشتری وزن خود را کم کنید. پوست تان چروک می افتد.

با تجربه هایی که بدست آورده ایم عقیده دارم که آرد، از هر غله ای که باشد، عامل اصلی افزایش وزن است و مردم را چاق می کند و همین ارد است که  در غذای بسیاری از مردم وجود دارد. در این جا به یاد داشته باشید که فقط20 درصد مردم می توانند انواع غذاها و خوراک ها را مصرف کنند و دارای وزن طبیعی هم باشند، تندرست و خوش اندام باقی بمانند و سالها بدون احساس کمبود یا ابتلاء به فشار خون به زندگی ادامه دهند، اما هشتاد درصد آنها وضع دیگری دارند. بسیاری از این جمعیت انبوه با خوردن نان یا هر غله دیگری بتدریج چاق می شوند و نشانه های حساسیت در آنها بروز می کند و بیمار می شوند.

س: اقای دکتر، ایا بعد از آنکه این دسته از بیمارها را به این روش درمان کردید، به این فکر افتادید که دوباره آنها را به خوردن نان تشویق کنید تا معلوم شود که دوباره به همان حالت قبلی دچار می شوند یا نه؟

پ: بله، این کار را کردیم ولی هر بار متوجه شدیم که نمی توانند رژیم غرایی قبلی شان را از سر بگیرند. هر بار که مقداری نان یا آرد، به صورتهای مختلف به آنها می دادیم چاق شدند و ناراحتی ها دوباره بروز کرد.

موقعی که وزن این اشخاص را کم می کنید و به حال طبیعی بر می گردانید باید بتوانید ثابت کنید که وزن آنها به همان حال می ماند، این موضوع بسیار هم است. باید بتوانید آنها را لاغر نگه بدارید بطوری که اجازه داشته باشند چهار نوع غذا همراه با نمک یا سیب زمینی همراه با کره، میوه خام و قهوه روزی سه وعده به این اشخاص داده شود، افزایش وزن پیدا نشود.

س: اقای دکتر، این طور که می گوید، برای این نوع غذاها مقدار معینی در نظر نمی گیرید، ایا می توان بدون تعیین مقدار اجازه داد آن را مصرف کنند؟

پ: بله، نگران نباشید با مصرف آن چه گفیتم وزنشان بالا نخواهد رفت، نگران نباشید.

س: در طول چهل سالی که شما این روش را به کار برده اید چند نفر از این نوع بیمارها را درمان کرده اید؟

پ: در حدود هفده هزار نفر را. حالا هم در حدود هزار و پانصر نفر از این نوع بیمارها را زیر نظر دارم. بین پنج ساله تا چهل ساله، رژیم غذایی آنها را همانگونه که گفتم معین کرده ام و امیدوارم بزودی تندرستی خود را پیدا کنند.

س: من نیز به عنوان یک پزشک این روش را تائید می کنم، نام این رژیم غذایی را رژیم پارینه سنگی(عصر حجر) گذاشته ام، همانست که رژیم پیش از غله نام دارد، نظر شما چیست؟

پ: بله، راست است. فکر می کنم از دوره ای که انسان به این رژیم غذایی عادت کرده بود، شش هزار سالی می گذرد و جالا چهل سالی است که انسان به همان روش تغذیه بازگشته است، به نظر من چهل سالی است که دانشمندان فهمیده اند، مصرف غله و آرد در هشتاد درصد مردم باعث چاق شدن و بیماری می شود.

س: آیا به مراجعین خودتان دستور می دهید که از مصرف مواد قندی و شیرین نظیر شکلات، قند و غیره خوددداری کنند؟

پ: یادم می اید که شما خودتان هم یکی از این نوع بیمارها را زیر نظر داشتید و او را درمان کردید، از همان موقع و با توجه به روشی که شما در پیش گرفته بودید تصمیم گرفتم به بیمارها توصیه کنم از خوردن نان خودداری کند، از قند و شیرینی پرهیز کنند تا دچار چاقی و فشار خون و حساسیت نشوند.

دکترمکارنس در ادامه مینویسد:

«این موضع بسیار مهم که مصرف بعضی مواد غذایی و چاشنی ها می تواند باعث بروز حساسیت در مردم شود در میان پزشکان و روان پزشکان جهان طرفداران بسیارپیدا کرده است. روان پزشکان می گویند که این نوع مواد باعث بروز بیماری شیزوفرنی می شود. واژه شیزوفرنی برای نخستین بار از سوی یک روانپزشک آلمانی ـ سوییسی به نام دکتر یوجین بلولر و در سشال 1911 به کار برده شده است. این واژه به معنی ذهن شکافته است. این واژه از سوی همه روانپزشکان جهان به جای نام قبلی آن پذیرفته شده است. علت اصلی آن هنوز به خوبی معلوم نشده است، بیماری تاسف آوری است، چرا که جوانها را بیش تر مبتلا می کند. این، یک بیماری است، آن که شیزوفرنی دارد از تماس با دیگران خودداری می کند، از حقایق و واقعیت ها گریزان است، افکار و اندیشه ها و اوهام عجیب و غریب به ذهن او رسوخ می کند واین اندیشه ها در احساس ها و رفتار و کردارش تاثیر می گذارد. بین احساس ها و اندیشه های او سازگاری وجود ندارد، اگر این بیمارها درد شدیدی در خودشان احساس کنند در موقع توضیح دادن آن به قهقهه می خندند، رفتارهای فریب کارانه و ناپسند از آنها سر میزند، دچار هذیان گویی می شوند و چرند و پرند سر هم می کنند، صداهایی را می شنوند که ما نمی توانیم بشنویم ؛ اما این صداها فقط اوهام و خیال پردازی آنها است. بعضی از آنها به این صدا جواب می دهند و با خودشان ـ با آن صداـ گفت و گو می کنند و به آن جواب می دهند.

بیماری شیزوفرنی در میان 85/.% تا 1/2 درصد از مردم دیده می شود و معلوم نیست که چرا آمار مبتلایان هنوز کم است. نخستین مقاله ای که در باره این بیماری به چاپ رسیده نوشته دکتر کورتیس دوهان بوده است. دکتر دوهان به این نتیجه رسیده است که این بیماری در میان مردم کشورهای اشغال شده در جنگ جهانی دوم کمتر دیده می شده، اما بعد از آن، گسترش بیشتری داشته است و این در موقعی بوده که قحطی ها از میان رفته و مردم به مواد غذایی کافی و مناسب دسترسی داشته اند. نکته شگفتاوری است، انباشتن معده و پرخوری پیامدهای ناگواری دارد، دکتر دوهان از این موضوع تعجب کرده بود که چگونه ممکن است کمبود گندم و غله در طول جریان جنگ دوم در زندگی مردن تاثیر گذاشته  باشد، آن هم تاثیر مثبت و مفید!! دکتر دوهان برای پاسخ به این پرسش به روش منطقی و خردمندانه ای رفتار کرد: بیمارهای شیزوفرنی را به دو گروه تقسیم کرد، یک دسته را از مصرف گندم و غله ها منع کرد و به دسته دوم از غذاهای معمولی بیمارستان که مقدار زیادی نشاسته داشت می خورانید. به هیچ یک از این دو گروه دارویی داده نمی شد تا نتیجه ای که از این روش به دست بیاید واضح و روشن باشد.

چیزی نگذشت که در رفتار یکی از گروه ها نسبت به گروه دیگر تغییر آشکاری پیدا شد یعنی: آن گروهی که از مصرف نان و آرد غله ها منع شده بودند بهبودی نسبی پیدا کردند، از آن حالت گوشه گیری شدید و قهر کردن بیرون آمدند، به دیگران روی خوش نشان دادند ، افکار و اندیشه های پراکنده نبود، حرف های عاقلانه و معنی دار میزدند و آران به نظر میرسیدند و بعضی از آنها که تا آن موقع بدون نگهبان گذاشته نمی شدند تا به خودشان و دیگران صدمه ای نزنند تا آن مرحله از بهبود پیش رفته بودند که که ممکن بود به آنها اجازه داده شود به منزل برگردند یه به سر کارشان بروند.دوم که همچنان از نان و آرد تغذیه کرده بودند به همان حال نگران کننده باقی ماندند، حرف های پرت و پلا، خیالهای سرگردان، وهم و گمان های بی سرو ته، گوشه گیری ، غرواند، تلخی و ترشرویی... از سر و رویشان می بارید.

بعد از این تجربه، دکتر دوهان به این نتیجه رسید که بسیاری از آنها که به این بیماری روانی خطرناک گرفتار شده اند، ریشه بیماری آنها را باید در مواد شیمیایی زیان آوری جست که همراه مواد غذایی به بدن آنها میرسد، بیشتر این مواد در گندم وجود دارند که بعد از جذب شدن به گردش خون میروند، سپس به مغز میرسند و این نوع بیماری ها را ایجاد می کنند.

دکتر دوهان از این کشف هیجان انگیز، شگفت زده شد و تصمیم گرفت بررسی ها و پژوهش های خود را به روش دیگری ادامه بدهد، این بار، مشکل بیماری شیزوفرنی را با مسئله عدم مقاومت بدن در برابر مصرف گندم مقایسه کرد. بیماری ورم روده یکی از این نوع بیماریهایی است که ریشه در مصرف گندم دارد، در میان کودکان فراوان است و باعث درد شکم و شکم روش (اسهال) می شود. این بیماری اولین بار از سوی دکتر ساموئل گی شناخته شده است.

سالها بود که پزشکان در جستجوی علت آن بودند و نمی یافتند تا آنکه دسته بزرگی از پزشکان در طول جنگ جهانی دوم تصمیم گرفتند علت بروز آن را کشف کنند و این کار را با حذف گندم از رژیم غذایی افراد معینی شروع کردند، این شیوه نتایج شادی بخش در پی داشت و به آن جا رسید که یکی از پزشکان آلمانی به نام دکتر و.ک.دیک به راز آن دست پیدا کرد و پایان نامه دکترای خود را در باره همین بیماری نوشت.

دکتر دیک به یک راز بزرگ پی برده بود، کشف این راز می توانست زندگی بسیاری از خانواده ها در سراسر جهان را شیرین کند. او به این نتیجه رسید که آن چه در گندم وجود دارد و باعث درد شکم و روده کودکان می شود، نشاسته موجود در گندم نیست بلکه یک ماده پروتئینی است و نام این پروتئین گلوتن است. بله گلوتن ، ماده ای با این همه پیامدهای تلخ و ناگوار... پژوهنده های دیگر هم به این نتیجه رسیدند که گلوتن موجود در انواع جوها نیز می تواند باعث این بیماری شود. از آن پس بود که رژیم غذایی بدون گلوتن یا بدون جو و گندم از سوی پزشکان مورد توجه قرار گرفت و اکنون نیز برای درمان این بیماران پیشنهاد می شود.

شواهد و دلایلی که دکتر دوهان را به رابطه بین شیزوفرنی و بیماروی ورم روده راهنمایی کرد اینها بودند:

1ـ تاریخچه زندگی بیمارهای شیزوفرنی نشان داد که بیشتر آنها در دوران کودکی به بیماری ورم روده [البته در متن کتاب  ورم معده بود که به نظر اشتباه تایپی باشد] دچار بوده اند.

2ـ بیمارهای ورم روده به نسبت بیشتر از دیگران به بیماری های ذهنی ـ روانی مبتلا شده اند.

3ـ اگر ماده گلوتن را که در گندم و جو فراوان است به کودکان و بزرگسالان مبتلا به ورم روده بدهند در رفتار و کردار آنها تغییرهای غیر طبیعی دیده خواهد شد و اگر گلوتن را از رژیم غذایی آنها حذف کنند رفتارشان به روال عادی بر می گردد.

4ـ در بیمارانی که هم به شیزوفرنی و هم به ورم روده دچار هستند اگر یکی از این بیماری ها شدت پیدا کند آن دیگری هم شدید خواهد شد.

5ـ این بیماری ها، هر دو، وراثتی هستند و اگر در یکی از والدین یا هر دو دیده شود باید انتظار داشت که در بستگان یا فرزندان آنها هم پیدا شود. یک میراث شوم است.

بررسی دکتر دوهان به این روش بود که بیمارهایی را که اولین حمله شیزوفرنی در آنها دیده شده بود با دادن رژیم غذایی بدون گندم ( بدون گلوتن) تحت درمان قرار داد و پیشرفت بهبودی آنها را با بیمارهایی که گندم مصرف می کردند مقایسه کرد. نتیجه: آنهایی که گندم مصرف نمی کردند بهبود بیشتری داشتند. این یافته ها و نتیجه ها را روان پزشکان طراز اول جهانی هم پذیرفته اند و من در اینجا از شما خواننده محترم می خواهم به مطالبی که در باره همین بیماری  ورم روده که پیش از این آورده ام برگردید که در آنجا یاد آور شدم که شیر گاو، یک غذایی آلرژی زا است و حساسیت می آورد. اما همین غذا هر روز به مصرف میلیونها نفر میرسد، این یک غذای نو آشنا برای انسان است چرا که غذای اصلی انسان از میلیونها سال پیش، همان گوشت، چربی و آب بوده است.

در تاریخچه مربوط به روش تغذیه انسان می بینیم که مصرف شیر گاو را پیش از از مصرف نان شروع کرده چرا که نان پختن را بعد از آن یاد گرفته است، به همین علت است که حساسیت مربوط به مصرف نان بعد از حسایت به شیر گاو پیدا شده است. همین واقعیت نشان می دهد که حساسیت در برابر شیر گاو باید گسترده تر از حساسیت از مصرف نان باشد ، و همین طور هم هست و از طرف پژوهشگران هم مورد بررسی بیشتری قرار گرفته است.

دنباله این تاریخچه را باید در این سال های پایانی سده بیستم میلادی پیگیری کرد، که از چند دهه پیش، بسیاری از پزشکان مقاله های پژوهشی ـ علمی خود را به موضوع حساسیت انسان به شیر گاو اختصاص داده اند و پیدایش ورم روده را ناشی از خوردن شیر گاو دانسته اندو از سوی دیگر به این نتیجه رسیده اند که علاوه بر اینها ثابت کرده اند که نوشیدن شیر می تواند باعث پیدایش بیناری هایی وخیم و خطرنام در میان جوانان نیز بشود. گروه زیادی از پزشکان بر این باورند که بیماری ورم روده را تنها می توان با عمل جراحی درمان کرد، اما اگر چنین عملی بر روی این بیمارها انجام شود این خطر وجود دارد که آنها را از نظر روانی ـ ذهنی به دشواری های دیگر اندازد....

من خود، مدت ها با بیمارانی که التهاب روده آزارشان می داده سر و کار داشته ام، در همین کتاب نیز بخش بزرگی را به همین بیماری اختصاص اداه ام...

فراوانند پزشکانی که معتقدند این بیماری بر نیروی ذهنی ، فکری و روانی انسان تاثیر ناخواسته می گذارد، باعث ایجاد تغییر در رفتار، گفتار، نوشتار و روابط او با  انسانهای دیگر می شود. پژوهشگرانی نظیر دکتر راوه، آندرسشون و ترولوف یاد آوری می کنند که همه بیماران مبتلا به ورم روده به نارسایی های روانی هم گرفتنار بوده اند که آشکارترین آنها بیماری شیزوفرنی است که ریشه آن را باید در گلوتن جست و جو کرد و این ماده خود را دانه های بی شمار گندم و جو پنهان کرده است....»

 

منبع:شگفتی های درمان با خوراک، دکتر ریچارد مکارنس، ترجمه و تالیف: مسعود فلاحی ـ سید احمد پناهی


نان جو دو سر

    نظر

نان جو دو سر مصرف کنید!!

نان جو دو سر مصرف کنید!!
آرد جو دو سر از نظر پروتئینی دارای ارزش تغذیه ای بالایی می باشد،آیا از خواص این نان مغذی اطلاع دارید؟

 

  آرد جو دو سر (یولاف) منبع خوبی از نظر پروتئین با ارزش تغذیه‌ای بالاست که در تهیه‌ نان مورد استفاده قرار می‌گیرد.مصرف نان یولاف موجب کاهش قند،کلسترول،HDL و LDL خون مصرف‌کنندگان این نوع نان می شود.
این مطالعه با هدف در نظر گرفتن اثر فیبرهای رژیمی به ویژه فیبرهای موجود در یولاف بر سلامت تغذیه‌ی انسان،اثر نان تهیه شده از آرد یولاف و آرد گندم بر کاهش قند،کلسترول،تری‌گلیسرید،HDLو LDL خون توسط دکتر محمد شاهدی و محمد فضیلتی در اصفهان انجام شد.
در این پژوهش از میان پرونده ‌های بهداری دانشگاه صنعتی اصفهان افراد دارای قند و کلسترول و یا تری‌ گلیسیرید بیشتر از معمول انتخاب شدند و نمونه‌ خون داوطلبان قبل از مصرف نان،10 روز و 15 روز پس از مصرف نان گرفته شد و خصوصیات قند ناشتا،کلسترول،تری‌گلیسرید،LDL و HDL تعیین گردید. نتایج به دست آمده مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها حاکی از آن بود که مصرف نان یولاف (25 درصد آرد کامل یولاف و 75 درصد آرد 87 درصد استحصال گندم) موجب کاهش قند،کلسترول،HDL و LDL خون مصرف‌کنندگان نان شده است و اختلاف معنا‌داری در سطح یک درصد بین این خصوصیات خون قبل از مصرف و پس از 15 روز مصرف نان وجود داشت. 
نتایج نشان داد که مصرف نان یولاف اثر معنی ‌داری از نظر آماری بر مقدار تری‌ گلیسیرید خون افراد مصرف کننده نداشته است.البته مقدار تری گلیسرید خون این افراد پس از مصرف نان کم‌تر از قبل از مصرف آن بود. 
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ

منبع:isna.ir

فرق است میان نان گندم و نان جو

    نظر

فرق است میان نان گندم و نان جو ....نان گندم باعث رسوب مقداری از کلسیم بدن می شود ولی نان جو نه تنها باعث این رسوب نمی شود بلکه دارای مقداری کلسیم هم می باشد . پس خوردن نان گندم به مقدار کم برای آنهایی که غذاهایی متنوع و کلسیم دار میل می کنند و ار حرارت آفتاب بهره می برند مانعی ندارد زیرا کلسیم های کهنه در بدن جای خود را به کلسیم تازه می دهد . اما کسانی که غذاهای متنوع نمی خورند نباید نان گندم سبوس دار میل نمایند چون دچار کمبود کلسیم و فسفر می شوند .
نان جو به علت داشتن ویتامین ب و اثر خوبی که در پرورش امعاء و مولد ویتامین ب دارد باعث جوانی شده و از سفید شدن مو جلوگیری می کند . نان جو و کلا غذاهایی که با جو پخته می شود حاوی مقدار زیادی ویتامین ب می باشد و میکروبهای مفید رود ه ها را تقویت می کند . در روستاها که نان جو بیشتر مصرف می کنند دیرتر پیر می شوند و موی سرشان نمی ریزد . جو و سبوس آن بهترین درمان برای کلسترول نیز می باشد .

منبع: http://www.raya.ir/article.aspx?id=966


دیابت ونان گندم

    نظر

یک متخصص طب سنتی گفت: خوردن نان گندم و مواد غذایی سرخ کرده به تشدید بیماری قند در مبتلایان به این بیماری کمک می کند.
دکتر سید علی ابوالحبیب افزود: کنترل ودرمان بیماری قند خون به پنج عامل برنامه غذایی، آموزش، فعالیت جسمانی، مراقبت پزشکی و دارو بستگی دارد زیرا از نظر تغذیه ای و در طب سنتی وقتی فردی مبتلا به بیماری قند خون می شود خوردن بعضی از خوراکی های روزمره از جمله نان لواش، نان بربری، نان گندم، گوشت و مواد غذایی سرخ کرده هر کدام به سهم خود در پیدایش یا ازدیاد قند خون موثر هستند.
وی گفت: از نظر طب سنتی نان به ویژه نان گندم طبیعت گرم دارد و از نظر مزاجی مثل سرخ کرده ها به حساب می آید علاوه بر آن نان نشاسته دارد و نشاسته قند ساز است و جوش شیرین موجود در آن در تشدید قند خون موثر است.
وی تصریح کرد: با استفاده از حذف نان گندم از رژیم غذایی، انجام ورزش و تمرین های آرامش بخش برای حذف استرس های عصبی می توان قند خون را کنترل کرد.
دکتر ابوالحبیب خاطرنشان کرد: خوردن آش آبغوره، رژیم بامیه و گریپ فروت به بیماران مبتلا به قند کمک می کند

منبع: http://www.hamvatansalam.com/news128061.html


غذاهای معمولی ایالت ورمونت

    نظر

دربحث مربوط به شناسایی مناسبترین غذاها برای انسان بجا است بار دیگر نظری داشته باشیم به غذاهای معمولی ایالت ورمونت ـ مردمی که تمام سالهای عمر خود با خاک تماس دارند و به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول میباشند ـ و مردمی که پس از دوران کودکی غرایز طبیعی  خود را از دست نداده اند و با راهنمایی آن غرایز غذا میخورند و در همه حال اینگونه سنت های خود را محترم می شمارند و بر پایه همین سنت ها فرزندان خود را آموزش میدهند و بزرگ میکنند.

من برای تحقیق وگفتگو با سالمندان بومی آن  ایالت روزهای زیادی صرف کرده ام تا کشف کنم که این مردم چه می خورند که این چنین سالم و فعال می باشند و تا آخرین سالهای زندگی، چشم هایشان بخوبی می بینند و نیازی به لنز و عینک ندارند، گوشهایشان به خوبی می شنوند و چیزی بنام سمعک نمی شناسند، از نیروی فکری و روحی وجسمی قابل توجهی برخوردارند و به هیچوجه ضعف های ناشی از سالمندی در آنان مشاهده نمی شود. کشف راز تغذیه آنان میتوانست کلیدی باشد برای گشودن رمز سلامت مورد نیاز اکثریت انسانهای عصر حاضر.

همه این افراد که طرف گفتگوی تحقیقاتی من بودند توصیه مینمودند که از خوردن غذاهای متمدن پرهیز کنم. منظور آنان از غذاهای متمدن انواع گوناگون غداهایی بود که با مصرف آرد سفید، قند وشکر سفید، غلات پوست کنده و بسته بندی شده بدون سبوس پخته می شوند. همچنین غذاهای پخته شده و آماده ای که در کارخانه های صنایع غذایی تولید ودر ظرف های فلزی یا شیشه ای در فروشگاههای مواد غذایی به شکلها ونامهای گوناگون عرضه می شوند در زمره غذاهای متمدن می شمارند که باید از صرف آنها پرهیز شود. به جای نانهای مزبور توصیه مینمودند که نان چاو دار یا جو دو سر و نان ذرت سبوسدار بخورم و برای شیرین کردن غذا به جای قند سفید وشکر سفید از عسل استفاده کنم وبه جای غذاهای صنعتی بسته بندی شده غذاهای خانگی با مواد اولیه تازه و طبیعی بخورم، همچنانکه خود آنان نیز همین کار را میکنند. این مردان کهن سال و پر تجربه به من میگفتند استفاده از همین غذاهای طبیعی است که آنان را قادر می سازد در این سن و سال کارهای سنگین مزرعه را شخصاً انجام بدهند، حال آنکه با خوردن غذاهای متمدن هرگز نمی توانستند چنین نیرویی داشته باشند. بویژه بطور مکرر تاکید داشتند تا جایی که میسر باشد از خوردن غذاهای بسته بندی شده در کارخانه های صنایع غذایی بپرهیزیم.

در دیدارهایی که با کارشناسان طب سنتی ورمونت داشتم به من گفته شد که در مصرف مواد غذایی باید به یک نسبت معینی از لحاظ مقدار مصرف مواد پروتئینی ومقدار مصرف مجموعه هیدروکربورها، در غذای خویش رعایت کنم، همانگونه که طبیعت در فرآوری مواد غذایی برای فرزندان خویش این نسبت را رعایت می نماید. ما می دانیم که در ترکیب هر یک از مواد غذایی، نسبت ماده پروتئینی به مجموعه هیدروکربورها بسیار کوچکتر از عدد واحد است.پس اگر شما این نسبت را رعایت نکنید و غذاهایی بخورید که پروتئین بیشتر و هیدروکربور کمتری داشته باشد بدون تردید باید در انتظار مجازات طبیعت باشید.

دوستان من در این ایالت در مورد گندم  فراورده های آن نیز سخن گفتند و توصیه نمودند تا جایی که میسر باشد از خوردن گندم و بلغور گندم و غذاهایی که با آنها تهیه می شوند، خودداری کنم. هنگامی که از آنان دلیل این توصیه را جویا شدم، پاسخ دادند:ما به تجربه دریافته ایم که اگر گندم و مشتقات آن را بخوریم بدن ما توانایی لازم برای انجام کارهای سنگین مزرعه را پیدا نمیکند، حال آنکه ذرت و فرآورده های آن مقاومت بدن ما را بالا می برد و دیرتر احساس خستگی می کنیم.بد نیست بدانید که اگر دانه مرغ ـ مخلوطی از غلات گوناگون را در دانه خوری مرغان خانگی بریزید. عملاً خواهید دید که در اندک مدتی جز دانه های گندم همه آن مخلوط خورده شده است.پرندگان بطور کلی دانه های گندم را فقط هنگامی می خورند که بسیار گرسنه باشند و هیچ غذای دیگری برای خوردن نداشته باشند. در جاهایی که غذای مرغان در فضاهای محصور منحصر به دان گندم باشد تخم هایی میگذارند که پوست انها بسیار نازک و شکننده و اغلب بدون نطفه هستند؛ و به فرض اگر تعدادی از آنها دارای نطفه نیز بوده باشند جوجه هایی که از آنها بیرون می ایند بسیار نحیف و ناتوان خواهند بود. دوستان محلی، با این سخنان مستدل، مرا مجاب نمودند که مانند همه مردم بومی آن ایالت به جای گندم از غذاهایی که با ذرت وفراورده های آن تهیه می شوند، مانند ذرت سبوسدار ـ ذرت بو داده ـ ذرت آب پز ـ برشتوک و نظایر آنها استفاده کنم.

این دوستان برای  توجیه بهتر نظریه خود دلیل دیگری نیز آوردند وآن عبارت از این بود که حتی گاوهای شیری هنگامی که برای چریدن در هوای ازاد از اصطبل بیرون می ایند با شتاب خود را به مزرعه ذرت می رسانند و با اشتهای فراوان این محصول را میخورند، حال آنکه به سوی مزرعه گندم نمیروند؛ وحتی اگر در جیره شان مقدار قابل توجهی گندم باشد  آن گندم  را نمی خورند.

خوردن نان گندم و مشتقات آن سبب می شود که ادرار انسان در بیشتر موارد واکنش قلیایی نشان دهد که از لحاظ پزشکی همین واقعیت برای حذف گندم و مشتقات آن از برنامه غذایی انسان باید کافی باشد. به جای گندم بهتر است که غلاتی مانند جو دوسر، وذرت و مشتقات ان ـ بشرطی که سبوس آن جدا نشود ـ در مواقع لازم مورد استفاده قرار بگبرد.

حذف گندم از برنامه مواد غذایی در واقع به معنی پرهیز از خوردن هرگونه فراورده هایی است که از آرد سفید گندم، مانند نان لواش، نان بربری، نان ساندویچی، باگت فرانسوی، نان سوخاری، انواع بیسکویت و شیرینی های تر و خشک، کیکهای قنادی، انواع رشته، ماکارونی و دیگر فراورده های خمیری مانند نودل، راویولی و بطورکلی هر چیزیکه با استفاده از آرد سفید گندم تهیه میشود.

 منبع: کشفیات طب سنتی آمریکا، دکتر کلینتون جرویس، مترجم مهندس هاشم هورفر

 

 


مصرف میوه در فصل خودش

    نظر

مرحوم حاج شیخ احمد کافی می فرمود:زمانی به ما گفتند که شخصی معمر بنام محمد عرب در یکی از دهات نیاسر کاشان زندگی میکند که زندگی بخصوصی دارد. برای دیدن ایشان از تهران براه افتادیم و پرسان پرسان  به روستای مورد نظر رسیدیم. از شخصی که در یکی از گذرهای روستا نشسته بود نشان محمد عرب را گرفتیم. گفت:«با اوچکار دارید؟» خود را معرفی کردیم و دلیل دیدار او را دانستن رمز طول عمرش دانستیم. وی برخواست و با ما دست داد و گفت من خودم محمد عربم. در این جا  مرحوم کافی می فرماید به هنگام دست دادن، بطوری دستم را فشار داد که درد عجیبی گرفت و گفت:« میتوانم دستتان را با فشار خُرد کنم».

زنده یاد حاج شیخ احمد کافی

با آنکه مرحوم کافی از نظر جسمی قوی بود اما می گوید که « آن مرد راست میگفت، چرا که واقعاً دستان قوی ای داشت.» به هر حال با تعارف محمد به منزل او رفتیم زندگی محقر وساده ای داشت. مرحوم کافی در ادامه می فرماید:«به سختی چند تار موی سفید در سر و صورتش مشاهده کردیم». از او پرسیدیم که چند سال عمر دارد؟ .محمد عرب در پاسخ این سوال گفت:« من مانند شما از این ورق پاره ها (مراد شناسنامه) ندارم، اما یادم می آید که وقتی ناصرالدین شاه تاجگذاری کرد من حدوداً 11 سال داشتم.

مرحوم کافی  میگوید که با یک حساب سرانگشتی توانستم دریابم که عمر او متجاوز از 140 سال باید باشد و با این کهولت سن هرگز آثار پیری را در او نمی توان دید. تازه همسایه ها نیز میگفتند: «چندی پیش یکی از فرزندان محمد عرب  در 90 سالگی جوان مرگ شده[ به شوخی] و مدتیست که وی پکر شده و الا بسیار سرحالتر از این بوده است.»

در ادامه وقتی که محمد عرب دلیل عمر طولانی وسلامتیش را بیان میدارد به چند عامل اساسی اشاره میکند که بسیار حائز اهمیتند. ایشان می گوید که« ندزد و نترس».یعنی در طول عمرم گناه  نکردم از اینرو دچار تشویش و اضطراب نبوده ام. زندگی را با فراغ بال گذرانده ام. در اینجا موضوع سلامت و آرامش روانی را با زبان امروزی به ما یاد آوری میکند. موضوع دیگری که محمد عرب به مرحوم کافی می گوید این است هر میوه ای را در فصل خودش خورده ام. اصل مصرف هر میوه در فصل خودش یکی از اصلی ترین فاکتورهای سلامت است.

امروزه می بینیم که سر سفره ای مثلاً هندوانه است ، آنهم در فصلی که هیج تناسبی با هندوانه و هندوانه خوردن ندارد. میگوییم چرا هندوانه؟!  چرا میوه مناسب و تازه انتخاب نکرده اید؟ جالبست که در جواب، برخی  که از روحیات این جانب مطلعند می گویند: «اتفاقاً تازه است و از نظر تغذیه ای و سلامت  هم مراعات اصول شده و بسیار تازه چین است، همین دیشب از جیرفت رسیده!!»

موضوع این نیست که هندوانه تازه است یا سردخانه ای ؛ سخن بر سر این است که در منطقه ای که ما زندگی میکنیم زمان و فصل هندوانه گذشته است. بهترین زمان مصرف هر میوه ای در فصل رویش وباردهی آن در هرمنطقه است. شاید این پرسش پیش اید که شایدبرخی از میوه ها در منطقه ما بدست نیایددر این موارد چه باید کرد؟ میگوییم که ما با مصرف میوه های سایر مناطق مخالفتی نداریم، اما باید بدانید که نیازهای بدنتان با میوه ها یا محصولاتی که در منطقه خودتان بدست میآید منطبق است و خداوند چنین مقدرکرده  است. عده ای اعتراض میکنند که آقا شما با تجارت جهانی مخالفید!! میگوییم مگر پیامبر گرامی اسلام ص که فرمود:«به سعادت نمیرسد قومی که لباسشان را از دیگران بدست میآورد»، با داد و ستد بین المللی مخالف بود!! اصلاً موضوع چیز دیگریست وسخن، سخن دیگر.

امروزه وقتی به میدانهای میوه و تره بار مراجعه میکنید بسادگی میوه هایی را می بینید که از اقصی و اکناف نقاط  فراهم شده اند، وبعضاً تازه چین هم هستند، مدیریت صحیح بودجه به ما میگوید که «با پولت سلامتی تهیه کن» .باید بدانیم که  در موضوع سلامت ما بین دو راه: سلامت و لذت مخیریم؛ میتوانیم هزینه کنیم، بیماری بخریم و  از خوردن فقط جنبه لذت آنرا مد نظر داشته باشیم!!!


نان گندم یا نان جو

    نظر

نان را گرامی بدارید، جمله معروفی از پیامبر اسلام که امروزه بر سر درب بسیاری از نانوایی ها دیده میشود. جالب است که این جمله بر نانوایی های دیده میشود که نان گندم می پزند!!! وقتی می پرسیم به چه دلیل این حدیث را بر روی مغازه نان گندم فروشی نصب کرده اید؟ میگویند:« اصلاً محل نصب  این حدیث همین جاست !! بخاطر تناسب سخن  و  نیز  اینکه باید مردم بدانند که نان دارای ارزش مذهبی است و در اسلام بدان سفارش شده است.»

میگوییم از کجا می دانید که نظر اسلام نان گندم است شاید منظور نان دیگری باشد که از محصولی دیگر  تهیه شده باشد؟ چرا که ما انواع و ا قسام نانها را در طول تاریخ شاهد بوده ایم که یکی از آنها نان گندم است.  بشر تا بحال علاوه بر غلات از دانه های دیگری نیز نان گرفته است که بلوط ، ارزن و سیب زمینی از این جمله اند.  سوای این، چندیست که بشر از نفت مواد پروتئینی می گیرد، اگر چندی بعد انسان از نفت نان هم گرفت باز هم این سخن پیامبر در مورد گرامیداشت این نان نفتی نیز صادق است؟!!!  آیا در مورد گرامیداشت نان گندم نیز مانند موارد بسیار دیگر   امکان دارد دستور اسلام به نام یکی و به کام دیگری  تمام شده است.   بدین معنی که اصلاً اکرام  نان مورد نظر در حدیث پیامبر شاید با گرامیداشت نان گندمی که هم اکنون از این جمله مستفاد می شود، سنخیتی نداشته باشد. معمولاً در پاسخ به این پرسش می شنویم که گفته می شود:« اصولاً منظور اسلام نان است ، حالا از هر نوعی که میخواهد باشد؛ اسلام دستور به اکرام تمامی انواع نان داده است و از جمله نان گندم.»

برای اینکه به نادرستی این طرز فکر پی ببریم کافیست تا کمی از منظر تاریخ و روایت به این مقوله بپردازیم.  تاریخ می گوید که گندم هرگز به عنوان اولین غله ای نبوده که مورد مصرف بشری داشته است. در بسیاری از تمدنها سابقه مصرف غلاتی همچون جو بر گندم برتری دارد. همچنین می دانیم  مصرف نان گندم حداقل در بسیاری از نقاط ایران رسم جدیدی است و در بسیاری از مناطق، نوع دیگری از نان مصرف می شد که معمول ترین آن نان جو بود . مثلاً در بین تراکمه شاید  سابقه مصرف نان گندم متجاوز از چهل سال نباشد و قبل از  ان قوت لایموت ایشان بیشتر از جو تهیه می شد.

همچنین «ممسنی ها تا چندین سال پیش نان گندم نمی خوردند و عادت هم نداشتند، نان خوراکیشان از ذرت و جو و بلوط بود ولی اکنون از خوردن نان بلوط دست برداشته و گندم و جو می کارند. نان بلوط را کلگ می نامند و طریق پختن آن بدین ترتیب است که بلوط را در روی سنگی کوبیده و سپس کمی آرد گندم داخل آن نموده و نان می پزند و باید حتما با گوشت یا ماست خورده شود، چه به تنهایی غیرقابل هضم است و لر می گوید ثقیل است و اگر مردمان شهری یک نان بلوط بخورند دست کم یک هفته بیمار می شود ...»(منبع:http://derkhidemamasani.blogfa.com/post-103.aspx)

در خرم آباد هم به  «نانی که از آرد ذرت پخته‌می‌شد قرصه می‌گفتند. نان قرصه را با ماست می‌خوردند که بسیار خوش‌مزه بود. بر همین اساس به دیوار خانه و یا هر چیزی که از هم می‌ریخت گفته می‌شد: «مثل نان قرصه از هم پاشید.» نان قرصه را در بازار و کوچه‌ها به فروش می‌رساندند. فروشنده داد می‌زد:« نان قرصه نون دل‌هایی(نان دلخواهی).» (منبع: http://www.seymare.com/?p=347)
حال چگونه میتوان فتوا داد که در زبان پیامبر یا ائمه نان گندم  قوت غالب بوده که ما این روایت را بر نان گندم حمل کرده ایم. اصلاً مگرنشنیده اید که پیامبر گرامی اسلام تا آخر عمر شریفشان نان گندم نخوردند.مگر همان وجود شریف نفرمود که :نان جو غذای تمامی انبیاء بوده است. مگر نشنیده اید که امام صادق ع فرمود :« برتری نان جو بر نان گندم مانند برتری ما بر سایر مردم است. »شاید بگویید که ایشان بخاطر ضعف مالی مردم و در دسترس نبودن گندم چنین احادیثی را گفته اند. در جواب میگوییم که بهترین زمانها از نظر ثروت وکامیابی مردم در زمان ظهور امام عصر  عج خواهد بود مگر نشنیده اید که نان جو ، غذای امام زمان عج  است. مگر در احوالات مولا علی ع ندیده اید که حضرتش  با نان جوین روزگار می گذراند و این روش را روش اصحابش خواند تا زمانی که آن حضرت در آخرالزمان و در هنگام رجعت به آنها بپیوندد.

نقلست که اسود  گفت : به همراه علقمه خدمت على علیه‏السلام رسیدیم . جلوى آن حضرت طبقى بافته شده از لیف خرما بود و در میان طبق دو تکه نان جوین دیدیم . نخاله آرد جو بر روى نان‏ها دیده مى‏شد و آن‏قدر محکم بود که حضرت براى شکستن آن از زانو کمک گرفتند . آنگاه آن را با نمک خوردند . به کنیز حضرت که نامش فضه بود گفتم : « چه مى‏شد اگر نخاله این آرد را براى على علیه‏السلام مى‏گرفتى » ؟
فضه گفت : « نان گوارا را على علیه‏السلام بخورد گناهش بر گردن من » ! در این هنگام امیر مؤمنان علیه‏السلام تبسم نمودند و فرمودند : « من خودم دستور داده‏ام که نخاله‏اش را نگیرد » .
گفتم : « براى چه » ؟
فرمودند : « زیرا به این شکل نفس ذلیل‏تر مى‏شود و مؤمنان از من پیروى خواهند کرد تا زمانى که به اصحاب ملحق شوم »(
الانوار النعمانیه : ص18 )

اصلاً جنگ اصلی در جهان جنگ بین گندم (حنطه ) و جو ( شعیر) است.  گندم که در زبان عربی حنطه خوانده میشود واژه ای مونث است که مانند تمامی موارد مونث دیگر، ماه نماد آنها است و جو  که در عربی  شعیر خوانده میشود، بصورت کلمه مذکر است که مانند تمامی موارد مذکر دیگر، خورشید نماد آنها می باشد. فردوسی علیه الرحمه چه با مسما فرموده:

اگرماه تـــرکان بر آید بلند         ز خورشید ایران بیابد گزند

مولوی نیز فرموده است:

از ماه مگویید که خورشید پرستیم....

میدانیم ترکان یا توران در زبان شاهنامه کشور زنان است که در قرآن بصورت روم معرفی شده و هیچ ارتباطی نیز با روم باستانی ندارد و فعلاً مورد سخن ما نیست. ترک در ادبیات فارسی به معنای دختر زیبا رو است و داستان پیکار ایران و توران داستان همیشگی تقابل حق با باطل در طول تاریخ است.هر چند مانند تمامی موارد دیگر در زمان کنونی ،  ماه بر خورشید برتری و استیلا  دارد و در نزد مردمان محبوبیت بیشتری یافته[ نمونه دیگر آن برتری تقویم قمری بر تقویم شمسی است]، از اینرو نان گندم نیز در بین مردم مورد اقبال بیشتری پیدا کرده است.

مگر نخوانده اید یا نشنیده اید که آدم با خوردن نان گندم از بهشت تبعید شد و شاعر چه زیبا می فرماید:

پدرم قیمت فردوس به دو گندم بفروخت        نا خلف باشم اگر من که به یک جو  نفروشم

مگر در تصاویر باستانی نمی بینید که گندم نماد نیروهای اهریمنی و سمبل ایشانست. مگر در دستان لات، گندم، و در دستان ساتورن  یا اهریمن یونانی، داس به عنوان آلت دروی گندم  را مشاهده نکرده اید. اصلاً با دقت در حدیث شریف نبوی میتوان به بسیاری از حقایق واقف شد. حضرت می فرماید: اَکْرِمُوا الْخُبْزَ ( نان را گرامی بدارید).در این جمله الخبز گفته شده نه الخبزه که بروشنی گواهی میدهد که نبایست  مراد حنطه باشد ، بلکه مراد شعیر است.

 

لات (اللات) یکی از سه بت معروف عرب که دختران خدا خوانده می شدند و سالها مورد پرستش اعراب جاهلی بودند به خوشه های گندم در دست

(منبع عکس )

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

 

پرتره ای دیگر از اللات allat یافت شده در پالمیرا در کنار یک شیر با خوشه های گندم در دست 

File:Allat Palmyra RGZM 3369.jpg

 

ساتورن با داسی در دست چپ و گندم در دست راست

مگردر قرآن نمی بینید که بین سبع سنابل و سبع سنبلات فرق گذاشته شده که در یکی بر هفت خوشه مذکر و در دیگری بر هفت خوشه مونث اطلاق شده است:

 وَ قَالَ الْمَلِکُ إِنىّ‏ِ أَرَى‏ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَ سَبْعَ سُنبُلَتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یَابِسَات‏(یوسف/43)

مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فىِ کلُ‏ِّ سُنبُلَةٍ مِّاْئَةُ حَبَّة(بقره/261)

در آیه اول   مراد از سبع سنبلات،  هفت سال قحطی  میباشد که تمثیلی از سالهای استیلای اهریمن بر جهانست و ایه دوم که بصورت سبع سنابل آمده مطابق با نص معصوم، مراد هفت تن از فرزندان فاطمه هستند که در نزد عرفای دانای راز به هفت تنان یا هفت مردان مشهورند.

 می دانیم از نظر طب باستانی گندم، سنگین، معتدل یا  اندکی گرم و ترش کننده خون دانسته می شود در حالیکه جو سبک، و تقریباً سرد است. خوردن نان  گندم همچون شیر و انواع گوشت ها خون را اسیدی میکند در حالیکه جو همانند میوه جات ترشی خون را میزداید و آنرا به سمت قلیایی سوق میدهد. در پایان باید بدانید که با جایگرینی نان جو بر نان گندم بسیاری از امراض نیز از جامعه بشری خداحافظی خواهد کرد و اصلاً بهتر است بدانید که مهمترین عامل بیماری دیابت که سونامی قرن 21خوانده شده، مصرف گندم و فراورده های مرتبط با آن است. جالب است که در یکی از نوشته های یک نویسنده خارجی دیدم که نوشته بود: از تمامی غلات می توان نان تهیه کرد غیر از جو!!!

ای سیر تــــــــو را نان جــــــــــوین خوش ننماید           محبوب منست آنکه بنزدیک تو   زشت است