پیری و امساک
دین مبین اسلام همواره بر کم خوری و اعتدال در تغذیه انسان تاکید دارد. امام هشتم شیعیان در رساله ذهبیه یکی از مهمترین زوایای حیاتی را بر ملا می سازد و آنهم تاکید بر نوع غذا با توجه به فصول مختلف است، چیزی که کمتر در پزشکی نوین مورد توجه قرار می گیرد.
از سوی دیگر تحقیقات دانشمندان نشان داده است که یکی از عوامل تاثیر گذار بر افزوده شدن طول عمر موش های آزمایشگاهی کاسته شدن از جیره غذائی ایشان بوده است. تا آنجا که با نصف شدن این جیره طول عمر موش ها تا دو برابر معمول هم افزایش یافته است.
امروزه کم نیستند در اروپا مراکزی که با رژیم های مختلف گیاهی و غذائی و نیز حتی بوسیله روزه به درمان بیماری های صعب العلاج می پردازند.از سوی دیگرمیدانیمکهامورزه متخصصین بسیاری رژیم مدیترانه ای به عنوان یک الگوی تغذیه سالم مطرح می نمایند. نکته اصلی درباره این رژیم غذایی این است که به طور عمده از گیاهان تشکیل شده است و میزان گوشت قرمز و لبنیات آن برخلاف برنامه های غذایی آمریکا و اروپای شمالی کم بوده و درآن از میوه برای دسر استفاده میشود؛ هچنین روغن زیتون نیز از منابع اصلی تامین کننده چربی این رژیم محسوب می شود.
برای روشن شدن مکانیزم عمل پرهیزهای غذائی در بدن و سلامت انسان مطالب ذیل را از کتاب درمان بیماری های قلبی اثر سوامی ساتیاندا انتخاب کرده و آورده ام:
تحقیقات جدید
« درگذشته، پاتولوژیستها تصور می کردندکه پیر شدن مغز به علت کاهش اکسژن رسانی به آن بر اثر تغیرات اسکلروز درمویرگ های مغزی می باشد.اگر چه تحقیقات جدیدی که در مجله Gertantology امده است، مبین آن است که پس از بررسی کورتکس مغزومویرگهای آن، در 6گروه سنی بین 19 تا 94ساله،تائیدی بر این فرض پیدا نکرده اند. آنها دریافته اندکه پارامترهای مویرگ های مغز مثل قطر، حجم، سطح مقطع و فواصل بین مویرگی در افراد مسن، بالاتر از 74 سال، شبیه افراد جوانتر، بین 19 تا 44 ساله میباشد، وبه نظر می رسد که شبکه مویرگی بتواند پاسخگوی تغییرات متابولیکی و فشار خون در طول زندگی انسان باشد.
براساس این یافته ها چنین بنظر می رسد که علت واقعی کاهش عملکرد مغز، در اواخر زندگی، ممکن است نوعی اسپاسم عروق مغزی باشد.
اهمیت خون رسانی
اکنون مشخص شده است که سطح هوشیاری افراد، که منعکس کننده میزان توسعه مغز میباشد، به وسیله میزان برونده قلبی که پیوسته به سوی مغز جزیان دارد تعیین می گردد. به نظر می رسد که افزایش جریان خون به مغر محرکی برای بیداری استعدادهای خاموش فرد باشد. در نتیجه توانائی های بیشتر یک فرد بطور طبیعی قابل درک می باشد مانند حافظه متمرکز، فعالیت های هنری، خلاقیت، توانائی های روحی و غیره. از طرف دیگر،نارسایی برقراری جریان خون مناسب به مغز منجر به تخریب مغزی، دمانس پیری، و سکته مغزی می شود.
اکنون مکانیزم زمینه ای تخریب سلولی مشخص شده. امروزه شناخته شده است که یک شانت [1] خونی پیوسته بین شبکه های شریانی بدن وجود دارد. این شانت توسط سیستم عصبی خودکار ( سمپاتیک و پارا سمپاتیک) وسیستم اعصاب ارادی کنترل می شود، به این معی که یک رقابت دایمی بین شبکه های شریانی مختلف برای محدود کردن جریان خون وجود دارد، این امر به تجارب روزانه ما مربوط می شود.
بعد از غذا شریانهای احشایی کاملاً متسع می گردند، تا پروسه گوارش با سهولت بیشتری انجام گیرد. در این هنگام ما یک احساس رخوت و کاهش تمرکز و خواب آلودگی پیدا میکنیم زیرا مویرگ های مغز بسته شده است و جریان خون مغز کاهش یافته است.
در واقع ما نیرویی تازه میگیریم، بهائی که می پردازیم تنبلی وتخریب مغزی می باشد. بعید به نظر میرسد که یک گونه اسپاسم مغزی وجود داشته باشد که ناشی از کاهش جریان خون به مغز به علت استرس باشد. افکار عصبی، هیجانی وخشن در ایجاد اسپاسم عروق کرونر موثرند و میتوانند زمینه ساز ایجاد علائم بیماریهای ایسکمیک قلبی باشند، ولی به نظر میرسدکه تغییرات تخریبی مغز از راه ساده تری رخ می دهد. شبکه عروقی مغز در پاسخ به نیاز شبکه عروقی دیگر اندامها به خون اضافی می تواند بسته شود. اگر چه مغز از مهمترین اعضای بدن ما در سیر تکاملی می باشد با این وجود بطور متناوب قادر به حفظ جریان خونش نیست، جزدر موارد انجام دادن تمرین های ارادی حبس دم، زهد و ریاضت، یا در موارد تعادل و هارمونی در زندگی غریزی که جریان خون مغز حفظ میگردند. » (ص 62)
[1]ـ شانت یعنی تغییر جهت دادن و به خط دیگرانداختن.