غذاهای معمولی ایالت ورمونت
دربحث مربوط به شناسایی مناسبترین غذاها برای انسان بجا است بار دیگر نظری داشته باشیم به غذاهای معمولی ایالت ورمونت ـ مردمی که تمام سالهای عمر خود با خاک تماس دارند و به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول میباشند ـ و مردمی که پس از دوران کودکی غرایز طبیعی خود را از دست نداده اند و با راهنمایی آن غرایز غذا میخورند و در همه حال اینگونه سنت های خود را محترم می شمارند و بر پایه همین سنت ها فرزندان خود را آموزش میدهند و بزرگ میکنند.
من برای تحقیق وگفتگو با سالمندان بومی آن ایالت روزهای زیادی صرف کرده ام تا کشف کنم که این مردم چه می خورند که این چنین سالم و فعال می باشند و تا آخرین سالهای زندگی، چشم هایشان بخوبی می بینند و نیازی به لنز و عینک ندارند، گوشهایشان به خوبی می شنوند و چیزی بنام سمعک نمی شناسند، از نیروی فکری و روحی وجسمی قابل توجهی برخوردارند و به هیچوجه ضعف های ناشی از سالمندی در آنان مشاهده نمی شود. کشف راز تغذیه آنان میتوانست کلیدی باشد برای گشودن رمز سلامت مورد نیاز اکثریت انسانهای عصر حاضر.
همه این افراد که طرف گفتگوی تحقیقاتی من بودند توصیه مینمودند که از خوردن غذاهای متمدن پرهیز کنم. منظور آنان از غذاهای متمدن انواع گوناگون غداهایی بود که با مصرف آرد سفید، قند وشکر سفید، غلات پوست کنده و بسته بندی شده بدون سبوس پخته می شوند. همچنین غذاهای پخته شده و آماده ای که در کارخانه های صنایع غذایی تولید ودر ظرف های فلزی یا شیشه ای در فروشگاههای مواد غذایی به شکلها ونامهای گوناگون عرضه می شوند در زمره غذاهای متمدن می شمارند که باید از صرف آنها پرهیز شود. به جای نانهای مزبور توصیه مینمودند که نان چاو دار یا جو دو سر و نان ذرت سبوسدار بخورم و برای شیرین کردن غذا به جای قند سفید وشکر سفید از عسل استفاده کنم وبه جای غذاهای صنعتی بسته بندی شده غذاهای خانگی با مواد اولیه تازه و طبیعی بخورم، همچنانکه خود آنان نیز همین کار را میکنند. این مردان کهن سال و پر تجربه به من میگفتند استفاده از همین غذاهای طبیعی است که آنان را قادر می سازد در این سن و سال کارهای سنگین مزرعه را شخصاً انجام بدهند، حال آنکه با خوردن غذاهای متمدن هرگز نمی توانستند چنین نیرویی داشته باشند. بویژه بطور مکرر تاکید داشتند تا جایی که میسر باشد از خوردن غذاهای بسته بندی شده در کارخانه های صنایع غذایی بپرهیزیم.
در دیدارهایی که با کارشناسان طب سنتی ورمونت داشتم به من گفته شد که در مصرف مواد غذایی باید به یک نسبت معینی از لحاظ مقدار مصرف مواد پروتئینی ومقدار مصرف مجموعه هیدروکربورها، در غذای خویش رعایت کنم، همانگونه که طبیعت در فرآوری مواد غذایی برای فرزندان خویش این نسبت را رعایت می نماید. ما می دانیم که در ترکیب هر یک از مواد غذایی، نسبت ماده پروتئینی به مجموعه هیدروکربورها بسیار کوچکتر از عدد واحد است.پس اگر شما این نسبت را رعایت نکنید و غذاهایی بخورید که پروتئین بیشتر و هیدروکربور کمتری داشته باشد بدون تردید باید در انتظار مجازات طبیعت باشید.
دوستان من در این ایالت در مورد گندم فراورده های آن نیز سخن گفتند و توصیه نمودند تا جایی که میسر باشد از خوردن گندم و بلغور گندم و غذاهایی که با آنها تهیه می شوند، خودداری کنم. هنگامی که از آنان دلیل این توصیه را جویا شدم، پاسخ دادند:ما به تجربه دریافته ایم که اگر گندم و مشتقات آن را بخوریم بدن ما توانایی لازم برای انجام کارهای سنگین مزرعه را پیدا نمیکند، حال آنکه ذرت و فرآورده های آن مقاومت بدن ما را بالا می برد و دیرتر احساس خستگی می کنیم.بد نیست بدانید که اگر دانه مرغ ـ مخلوطی از غلات گوناگون را در دانه خوری مرغان خانگی بریزید. عملاً خواهید دید که در اندک مدتی جز دانه های گندم همه آن مخلوط خورده شده است.پرندگان بطور کلی دانه های گندم را فقط هنگامی می خورند که بسیار گرسنه باشند و هیچ غذای دیگری برای خوردن نداشته باشند. در جاهایی که غذای مرغان در فضاهای محصور منحصر به دان گندم باشد تخم هایی میگذارند که پوست انها بسیار نازک و شکننده و اغلب بدون نطفه هستند؛ و به فرض اگر تعدادی از آنها دارای نطفه نیز بوده باشند جوجه هایی که از آنها بیرون می ایند بسیار نحیف و ناتوان خواهند بود. دوستان محلی، با این سخنان مستدل، مرا مجاب نمودند که مانند همه مردم بومی آن ایالت به جای گندم از غذاهایی که با ذرت وفراورده های آن تهیه می شوند، مانند ذرت سبوسدار ـ ذرت بو داده ـ ذرت آب پز ـ برشتوک و نظایر آنها استفاده کنم.
این دوستان برای توجیه بهتر نظریه خود دلیل دیگری نیز آوردند وآن عبارت از این بود که حتی گاوهای شیری هنگامی که برای چریدن در هوای ازاد از اصطبل بیرون می ایند با شتاب خود را به مزرعه ذرت می رسانند و با اشتهای فراوان این محصول را میخورند، حال آنکه به سوی مزرعه گندم نمیروند؛ وحتی اگر در جیره شان مقدار قابل توجهی گندم باشد آن گندم را نمی خورند.
خوردن نان گندم و مشتقات آن سبب می شود که ادرار انسان در بیشتر موارد واکنش قلیایی نشان دهد که از لحاظ پزشکی همین واقعیت برای حذف گندم و مشتقات آن از برنامه غذایی انسان باید کافی باشد. به جای گندم بهتر است که غلاتی مانند جو دوسر، وذرت و مشتقات ان ـ بشرطی که سبوس آن جدا نشود ـ در مواقع لازم مورد استفاده قرار بگبرد.
حذف گندم از برنامه مواد غذایی در واقع به معنی پرهیز از خوردن هرگونه فراورده هایی است که از آرد سفید گندم، مانند نان لواش، نان بربری، نان ساندویچی، باگت فرانسوی، نان سوخاری، انواع بیسکویت و شیرینی های تر و خشک، کیکهای قنادی، انواع رشته، ماکارونی و دیگر فراورده های خمیری مانند نودل، راویولی و بطورکلی هر چیزیکه با استفاده از آرد سفید گندم تهیه میشود.
منبع: کشفیات طب سنتی آمریکا، دکتر کلینتون جرویس، مترجم مهندس هاشم هورفر