نان گندم یا نان جو
نان را گرامی بدارید، جمله معروفی از پیامبر اسلام که امروزه بر سر درب بسیاری از نانوایی ها دیده میشود. جالب است که این جمله بر نانوایی های دیده میشود که نان گندم می پزند!!! وقتی می پرسیم به چه دلیل این حدیث را بر روی مغازه نان گندم فروشی نصب کرده اید؟ میگویند:« اصلاً محل نصب این حدیث همین جاست !! بخاطر تناسب سخن و نیز اینکه باید مردم بدانند که نان دارای ارزش مذهبی است و در اسلام بدان سفارش شده است.»
میگوییم از کجا می دانید که نظر اسلام نان گندم است شاید منظور نان دیگری باشد که از محصولی دیگر تهیه شده باشد؟ چرا که ما انواع و ا قسام نانها را در طول تاریخ شاهد بوده ایم که یکی از آنها نان گندم است. بشر تا بحال علاوه بر غلات از دانه های دیگری نیز نان گرفته است که بلوط ، ارزن و سیب زمینی از این جمله اند. سوای این، چندیست که بشر از نفت مواد پروتئینی می گیرد، اگر چندی بعد انسان از نفت نان هم گرفت باز هم این سخن پیامبر در مورد گرامیداشت این نان نفتی نیز صادق است؟!!! آیا در مورد گرامیداشت نان گندم نیز مانند موارد بسیار دیگر امکان دارد دستور اسلام به نام یکی و به کام دیگری تمام شده است. بدین معنی که اصلاً اکرام نان مورد نظر در حدیث پیامبر شاید با گرامیداشت نان گندمی که هم اکنون از این جمله مستفاد می شود، سنخیتی نداشته باشد. معمولاً در پاسخ به این پرسش می شنویم که گفته می شود:« اصولاً منظور اسلام نان است ، حالا از هر نوعی که میخواهد باشد؛ اسلام دستور به اکرام تمامی انواع نان داده است و از جمله نان گندم.»
برای اینکه به نادرستی این طرز فکر پی ببریم کافیست تا کمی از منظر تاریخ و روایت به این مقوله بپردازیم. تاریخ می گوید که گندم هرگز به عنوان اولین غله ای نبوده که مورد مصرف بشری داشته است. در بسیاری از تمدنها سابقه مصرف غلاتی همچون جو بر گندم برتری دارد. همچنین می دانیم مصرف نان گندم حداقل در بسیاری از نقاط ایران رسم جدیدی است و در بسیاری از مناطق، نوع دیگری از نان مصرف می شد که معمول ترین آن نان جو بود . مثلاً در بین تراکمه شاید سابقه مصرف نان گندم متجاوز از چهل سال نباشد و قبل از ان قوت لایموت ایشان بیشتر از جو تهیه می شد.
همچنین «ممسنی ها تا چندین سال پیش نان گندم نمی خوردند و عادت هم نداشتند، نان خوراکیشان از ذرت و جو و بلوط بود ولی اکنون از خوردن نان بلوط دست برداشته و گندم و جو می کارند. نان بلوط را کلگ می نامند و طریق پختن آن بدین ترتیب است که بلوط را در روی سنگی کوبیده و سپس کمی آرد گندم داخل آن نموده و نان می پزند و باید حتما با گوشت یا ماست خورده شود، چه به تنهایی غیرقابل هضم است و لر می گوید ثقیل است و اگر مردمان شهری یک نان بلوط بخورند دست کم یک هفته بیمار می شود ...»(منبع:http://derkhidemamasani.blogfa.com/post-103.aspx)
در خرم آباد هم به «نانی که از آرد ذرت پختهمیشد قرصه میگفتند. نان قرصه را با ماست میخوردند که بسیار خوشمزه بود. بر همین اساس به دیوار خانه و یا هر چیزی که از هم میریخت گفته میشد: «مثل نان قرصه از هم پاشید.» نان قرصه را در بازار و کوچهها به فروش میرساندند. فروشنده داد میزد:« نان قرصه نون دلهایی(نان دلخواهی).» (منبع: http://www.seymare.com/?p=347)
حال چگونه میتوان فتوا داد که در زبان پیامبر یا ائمه نان گندم قوت غالب بوده که ما این روایت را بر نان گندم حمل کرده ایم. اصلاً مگرنشنیده اید که پیامبر گرامی اسلام تا آخر عمر شریفشان نان گندم نخوردند.مگر همان وجود شریف نفرمود که :نان جو غذای تمامی انبیاء بوده است. مگر نشنیده اید که امام صادق ع فرمود :« برتری نان جو بر نان گندم مانند برتری ما بر سایر مردم است. »شاید بگویید که ایشان بخاطر ضعف مالی مردم و در دسترس نبودن گندم چنین احادیثی را گفته اند. در جواب میگوییم که بهترین زمانها از نظر ثروت وکامیابی مردم در زمان ظهور امام عصر عج خواهد بود مگر نشنیده اید که نان جو ، غذای امام زمان عج است. مگر در احوالات مولا علی ع ندیده اید که حضرتش با نان جوین روزگار می گذراند و این روش را روش اصحابش خواند تا زمانی که آن حضرت در آخرالزمان و در هنگام رجعت به آنها بپیوندد.
نقلست که اسود گفت : به همراه علقمه خدمت على علیهالسلام رسیدیم . جلوى آن حضرت طبقى بافته شده از لیف خرما بود و در میان طبق دو تکه نان جوین دیدیم . نخاله آرد جو بر روى نانها دیده مىشد و آنقدر محکم بود که حضرت براى شکستن آن از زانو کمک گرفتند . آنگاه آن را با نمک خوردند . به کنیز حضرت که نامش فضه بود گفتم : « چه مىشد اگر نخاله این آرد را براى على علیهالسلام مىگرفتى » ؟
فضه گفت : « نان گوارا را على علیهالسلام بخورد گناهش بر گردن من » ! در این هنگام امیر مؤمنان علیهالسلام تبسم نمودند و فرمودند : « من خودم دستور دادهام که نخالهاش را نگیرد » .
گفتم : « براى چه » ؟
فرمودند : « زیرا به این شکل نفس ذلیلتر مىشود و مؤمنان از من پیروى خواهند کرد تا زمانى که به اصحاب ملحق شوم »( الانوار النعمانیه : ص18 )
اصلاً جنگ اصلی در جهان جنگ بین گندم (حنطه ) و جو ( شعیر) است. گندم که در زبان عربی حنطه خوانده میشود واژه ای مونث است که مانند تمامی موارد مونث دیگر، ماه نماد آنها است و جو که در عربی شعیر خوانده میشود، بصورت کلمه مذکر است که مانند تمامی موارد مذکر دیگر، خورشید نماد آنها می باشد. فردوسی علیه الرحمه چه با مسما فرموده:
اگرماه تـــرکان بر آید بلند ز خورشید ایران بیابد گزند
مولوی نیز فرموده است:
از ماه مگویید که خورشید پرستیم....
میدانیم ترکان یا توران در زبان شاهنامه کشور زنان است که در قرآن بصورت روم معرفی شده و هیچ ارتباطی نیز با روم باستانی ندارد و فعلاً مورد سخن ما نیست. ترک در ادبیات فارسی به معنای دختر زیبا رو است و داستان پیکار ایران و توران داستان همیشگی تقابل حق با باطل در طول تاریخ است.هر چند مانند تمامی موارد دیگر در زمان کنونی ، ماه بر خورشید برتری و استیلا دارد و در نزد مردمان محبوبیت بیشتری یافته[ نمونه دیگر آن برتری تقویم قمری بر تقویم شمسی است]، از اینرو نان گندم نیز در بین مردم مورد اقبال بیشتری پیدا کرده است.
مگر نخوانده اید یا نشنیده اید که آدم با خوردن نان گندم از بهشت تبعید شد و شاعر چه زیبا می فرماید:
پدرم قیمت فردوس به دو گندم بفروخت نا خلف باشم اگر من که به یک جو نفروشم
مگر در تصاویر باستانی نمی بینید که گندم نماد نیروهای اهریمنی و سمبل ایشانست. مگر در دستان لات، گندم، و در دستان ساتورن یا اهریمن یونانی، داس به عنوان آلت دروی گندم را مشاهده نکرده اید. اصلاً با دقت در حدیث شریف نبوی میتوان به بسیاری از حقایق واقف شد. حضرت می فرماید: اَکْرِمُوا الْخُبْزَ ( نان را گرامی بدارید).در این جمله الخبز گفته شده نه الخبزه که بروشنی گواهی میدهد که نبایست مراد حنطه باشد ، بلکه مراد شعیر است.
لات (اللات) یکی از سه بت معروف عرب که دختران خدا خوانده می شدند و سالها مورد پرستش اعراب جاهلی بودند به خوشه های گندم در دست
(منبع عکس )
پرتره ای دیگر از اللات allat یافت شده در پالمیرا در کنار یک شیر با خوشه های گندم در دست
ساتورن با داسی در دست چپ و گندم در دست راست
مگردر قرآن نمی بینید که بین سبع سنابل و سبع سنبلات فرق گذاشته شده که در یکی بر هفت خوشه مذکر و در دیگری بر هفت خوشه مونث اطلاق شده است:
وَ قَالَ الْمَلِکُ إِنىِّ أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَ سَبْعَ سُنبُلَتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یَابِسَات(یوسف/43)
مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فىِ کلُِّ سُنبُلَةٍ مِّاْئَةُ حَبَّة(بقره/261)
در آیه اول مراد از سبع سنبلات، هفت سال قحطی میباشد که تمثیلی از سالهای استیلای اهریمن بر جهانست و ایه دوم که بصورت سبع سنابل آمده مطابق با نص معصوم، مراد هفت تن از فرزندان فاطمه هستند که در نزد عرفای دانای راز به هفت تنان یا هفت مردان مشهورند.
می دانیم از نظر طب باستانی گندم، سنگین، معتدل یا اندکی گرم و ترش کننده خون دانسته می شود در حالیکه جو سبک، و تقریباً سرد است. خوردن نان گندم همچون شیر و انواع گوشت ها خون را اسیدی میکند در حالیکه جو همانند میوه جات ترشی خون را میزداید و آنرا به سمت قلیایی سوق میدهد. در پایان باید بدانید که با جایگرینی نان جو بر نان گندم بسیاری از امراض نیز از جامعه بشری خداحافظی خواهد کرد و اصلاً بهتر است بدانید که مهمترین عامل بیماری دیابت که سونامی قرن 21خوانده شده، مصرف گندم و فراورده های مرتبط با آن است. جالب است که در یکی از نوشته های یک نویسنده خارجی دیدم که نوشته بود: از تمامی غلات می توان نان تهیه کرد غیر از جو!!!
ای سیر تــــــــو را نان جــــــــــوین خوش ننماید محبوب منست آنکه بنزدیک تو زشت است